شب قدر حرم حضرت معصومه
نفسم شب قدر بیست و یکم حرم بودیم بهترینها رو برات ارزو کردم ...
نویسنده :
مامان ماهان
1:29
پسرچوپانم خخخخخ
بدون شرح شغل شریفیه پسر نازم چقدام بهت میاد ...
نویسنده :
مامان ماهان
23:15
ماهی تو روستا
این جوجه متینه که طبق معمول ازش میترسیدی نفسکم پسر کشاورزم تو گندمهایه آقاجونش متین یار غارت تو روستا که خیلی دوستش داریم عشق کباب قربون این دمپاییهایه لاستیکیت برم همه مراسمها با اونی ...
نویسنده :
مامان ماهان
14:22
شهربازی
بدون عنوان
الهی مامان فدات شه پسر گلم همیشه انقد جدی هستی اینم بابا جونه رفت کابل پرواز تو بیشتر از بابا ترسیده بودی وانیا خواهر کوچولوت بغل عمو شاهرخ کاش انقده ترسو نبودی قربوووووووووووووووووووونت برممممممم ...
نویسنده :
مامان ماهان
13:55